از رفتن به کنسرت انریکه شروع کردیم، امروز ساعت 6 تو دبی ه. دنبال یه پایه می گشتیم که بیاد باهامون، خیلی هم جدی! ولی کسی پیدا نشد، وقتی هم که پیدا شد اینقدر دیر شده بود که هماهنگی بلیط و این ها رو دیگه نمی تونستیم انجام بدیم. بعد دیدیم ما که کنسرت انریکه برو نبودیم از همون اول، اینه که تو خواننده های ایرانی گشتیم و دیدیم محسن یگانه سه روز پشت سر هم کنسرت داره، به نظر گزینه خوبی می اومد. علاوه بر اینکه چند روز پیش هم آلبوم جدیدش به اسم حباب رو داده بود تو بازار و انصافا آلبوم خوبی بود. 14 تا ترک که از غمگین و شاد توش بود. زیادی ترک هاش هم باعث شده بود برای آدم به این زودی ها تکراری نشه. خلاصه رفتیم دنبال بلیط و البته رفقا هم هرکدوم یه دلیلی واسه نیومدن داشتند، اینه که دوباره دست به دامن یه سری از بروبچ دیگه شدیم که شاید فضاشون به من خیلی نزدیک نباشه ولی خوبه آدم هر چند وقت یکبار یه جور دیگه زندگی کردن رو هم تجربه کنه. فقط به دید تجربه البته. خلاصه بعد از گرفتن بلیط متوجه شدیم که این دوستان به لطف لینک هایی که داشتند می تونسستند بلیط رو برامون نصف قیمت کنند. کلی افسوس خوردیم که چرا بلیط وی آی پی 90 تومنی رو نگرفتیم که بشه 45 تومن. البته میزان اختلاف امون با تیم اونها از همون اول که ما رو با کت شلوار دیدند واضح بود، ولی من هم دیگه بی خیال این موضوع شده بودم. شب بسیار خوبی بود. کلی خاطره شد. اصلا لازم بود برام این برنامه. بعد برنامه دیدم چقدر عرق کردم. چقدر داد زدیم، صدام هنوز هم گرفته! خود یگانه هم انصافا سنگ تموم گذاشت. یه سری آهنگ هایی رو خوند که می گفت تا حالا تو هیچ کنسرتی اجراش نکرده. مثل بار و بندیل، سکوت، دوست دارم و ... از همه مهم تر آخرای برنامه بود که پیانو هم زد!![](http://s1.picofile.com/file/7538293652/IMG_1752.jpg)
البته یه جا یگانه به محسن چاوشی ما هم زد و گفت: به خاطر شما طرفدارهاست که بقیه محسن ها اینقدر به من حسودی می کنند! که ما به بزرگواری خودمون این حرف اش رو نشنیده گرفتیم. البته من هیچ وقت نمی تونم به یه نفر مشهور که اصلا نمی شناسماش، از رو هوا اینقدر علاقه مند بشم. به قول یه بنده خدایی دوست داشتن اگرچه دلیل نمی خواهد ولی خاطره می خواهد! آدم با یه خواننده چه خاطره ای داره؟!(1) واه واه واه دخترا چیکار می کردند واسش. خب بله من آهنگ اش رو دوست دارم. ولی خودش که آخه....!! هر دفعه هم که هر کی پا می شد حراست مجموعه که از اول با بغض داشتند به افراد نگاه می کردند سریع می اومدن و تذکر می دادند که بشینید. فقط تو دلم کلی لعنت کردم افرادی رو که به اسم دین تمام خوشی و شادی رو از مردم گرفتند! بماند...![](http://s1.picofile.com/file/7538296662/IMG_1762.jpg)
![](http://s3.picofile.com/file/7538295478/IMG_1761.jpg)
جالبی اش تو برنامه نظرسنجی بود که باید می گفتیم کدوم آهنگ آلبوم جدیدش از همه قشنگتره، من بین آهنگ هوایی شدی و دوست دارم مونده بودم که آخرش هوایی شدی رو انتخاب کردم. همین آهنگ هم با اختلاف خیلی کمی نسبت به آهنگ دوست دارم از دید تماشاگران اول شد. بماند که آهنگ هوایی شدی رو محسن یگانه نخوند ولی اینکه دیدم سلیقهام با خیلی افراد دیگه شبیه همه حس خوشایندی بود...
خط و نشون کشیدم که خدایی نکرده دیدم
چشام دیگه تو رو نبینه، آره دوری و دوستی همینه
خاطرت هنوز عزیزه، ولی از فکری که مریضه
بهتره دوری باشه نه که یه عشق زوری باشه
هوایی شدی خواستی که قلبمو دورش کنی
دل تو دلت نبود بزنی ذوقمو کورش کنی
کار از کار گذشته دیگه نمی شه به روم نیارم
با بد و خوب تو ساختم ولی نه دیگه کشش ندارم
(1)دوست داشتن دلیل نمی خواهد، خاطره می خواهد.یک رابطه جالبی بین این دو موضوع برقراره:شما با یه سری افراد خاطره دارید بنابراین همین افراد رو دوست دارید، همین قضیه باعث میشه از این به بعد هم سعی کنید با همون افرادی که دوستشون دارید خاطره جدید داشته باشید و همین سیکل باعث میشه ارتباط اتون با آدم هایی که دوستشون دارید روز به روز محکم تر بشه. یعنی میشه: خاطره----- علاقه---- خاطره جدید----- علاقه بیشتر و ادامه ماجرا.از اون طرف به کسانی که با هم خاطره کمتری دارید علاقه کمتری دارید و این باعث میشه خیلی علاقه ای به داشتن خاطره جدید در آینده با اون افراد نداشته باشید. همین سیکل هم باعث میشه در آینده خاطره کمتری با اون افراد داشته باشید و علاقه اتون هم روز به روز کمتر میشه. یعنی میشه اینجوری: نداشتن خاطره------ نبود علاقه ----- نداشتن خاطره جدید ---- علاقه کمتر و کمتر----- دور شدن افراد از همدیگه و ادامه ماجرا.اینه که محسن یگانه می خونه:کجای زندگی اتم، یه رهگذر تو خوابتیه موجود اضافی، توی اکثر خاطرات ات