امین ش توی فیس بوک جملاتی نوشته بود که وقتی خوندم اشون دامن ام از دست برفت، خلاصه خیلی حال کردم، اینه که عینا اینجا می نویسم اشون:
گاهی آدمها فقط می خواهند شنیده شوند، حرف بزنند و گفته شوند. روبروی هم بنشینند و یا روی نیمکت پارکی و کلمات را بریزند در قالب جمله ... بشوند دردی که درمانش شنونده است ... الزاما نباید همه ی ارتباطات، همیشه در آخر برسند به اتاقی که لامپش خاموش می شود!
آدمی با شنیده شدن هم ارضا می شود ، تبش فروکش می کند و دردش التیام می یابد ... گاهی فقط باید نشست و آدمها را شنید ، همین !