سکوتم از رضایت نیست، دلم اهل شکایت نیست
هزار شاکی خودش داره، خودش گیره گرفتاره
همون بهتر که ساکت باشه این دل
جدا از این ضوابط باشه این دل
از این بدتر نشه رسواییه ما
که تنها تر نشه تنهاییه ما
که کار ما گذشته از شکایت، هنوزم پایبندیم در رفاقت
میریزه تو خودش دل غصه هاشو، آخه هیچکس نمی خواد قصه هاشو
کسی جرمی نکرده گر به ما این روزها عشقی نمی ورزه
بهایی داشت این دل پیشترها که در این روزها نمی ارزه
سکوتم از رضایت نیست، دلم اهل شکایت نیست
هزار شاکی خودش داره، خودش گیره گرفتاره.....
سلام رسول جان اتفاقی به وبت سرزدم خیلی قشنگ می نویسی
چند وقت یه بار می نویسی؟
سعی می کنم هر چند وقت یه بار به وبت سر بزنم
تا بعد !
سلام
معمولا سعی می کنم هفته ای دو مطلب داشته باشم ولی کلا هر وقت نوشتن ام بیاد مینویسم.
حالا شما چرا دو تا نظر مثل هم گذاشتی؟!
یکی دیروز و یکی امروز؟!
سلام رسول جان اتفاقی به وبت سرزدم خیلی قشنگ می نویسی
چندوقت یه بارمی نویسی؟
سعی میکنم هرچند وقت یه بار به وبت سربزنم
تابعد!