قدح اندیشه

این وبلاگ تراوشات ذهنی منه که بعد از فکر زیاد بهشون گرم شده و ریخته بیرون.

قدح اندیشه

این وبلاگ تراوشات ذهنی منه که بعد از فکر زیاد بهشون گرم شده و ریخته بیرون.

هرگاه یک نگاه به بیگانه می کنی خون مرا دوباره به پیمانه می کنی..

ما انسان‌ها هر قدر که از هم دور باشیم دوستدارتریم! پدر، مادر، برادر، خواهر .... همه دور همیم، هر وقت از هم دور می‌شویم قدر یکدیگر را می‌دانیم و دوستدار یکدیگر می‌شویم. بودن در کنار هم را غنیمت نمی شماریم و لحظه‌ها را در قاب شیشه‌ای تبرک نمی‌کنیم.


دوستیمان هم همین‌گونه است، یک -دو -سه سالی در کنار دوستانمان هستیم و گوهر وجودشان را در نمی‌یابیم، وقتی از هم دور می‌شویم، تازه یادمان می‌افتد که چه عزیزی را از دست داده‌ایم. دوستان را همیشه باید به یاد داشته باشیم. یاد زنده یاد حسین پناهی به خیر، شعری پر مغز دارد:


مگسی را کشتم
نه به این جرم که حیوان پلیدی است، بد است
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است
طفل معصوم به دور سر من می‌چرخید،
به خیالش قندم
...یا که چون اغذیه‌ی مشهورش، تا به این حد گندم!!!
ای دو صد نور به قبرش بارد؛
مگس خوبی بود...
من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد،

مگسی را کشتم ...!


یادداشت های آقای روباه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد